جستجو
کد : DK-188968     

نابغه ذبیانی


از اعاظم سخنوران عرب در عهد جاهلیت است . ابوالفرج اصفهانی نام و نسب او را چنین آرد:زیادبن معاویةبن ضباب بن جناب بن یربوع بن غیظبن مرةبن عوف بن سعدبن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان بن سعدبن قیس بن عیلان بن مضر. (اغانی ج 11 ص 3) و بمناسبت نام دو دخترش امامة و ثمامة کنیت او را ابوامامة و ابوثمامة ذکر کرده اند. (اغانی ج 11 ص 3). و به استناد این شعرش :
فقد نبغت لهم منا شوون
او را «نابغه »لقب داده اند. (اغانی ج 11 ص 3). عمری طولانی داشته است . (اعلام زرکلی از شواحدالمغنی سیوطی ). و در حدود سال هیجدهم پیش از هجرت مطابق با 604 م . درگذشته است . (اعلام زرکلی ، ریحانةالادب ، اعلام دیوان منوچهری ). صاحبان تذکره ها به اتفاق او را از جمله اعاظم شاعران جاهلیت شمرده اند، و با نقل روایات گوناگون او را از همگنان برتر نهاده اند. معاصران نظر نابغه را در نقد شعرحجت میدانستند و او در سوق عکاظ بر مسند قضاوت شعر می نشست و شاعران بزرگی چون اعشی و حسان بن ثابت و خنساء دختر عمروبن الشرید آثار خود را بر او عرضه میداشتند. (الاغانی ج 11 ص 6) و این افتخاری بود که در جاهلیت نصیب دیگری از شاعران نشد. (تاریخ آداب اللغةالعربیه ج 1 ص 115). پس از مرگش هم سخنوران و سخن شناسان عرب و بر عظمت شان او در شاعری گواهی داده اند: ابوعمروبن العلاء، بشربن ابی حازم و نابغه ذبیانی را سرآمد شاعران جاهلیت گفته است . (البیان و التبیین ج 2 حاشیه ص 10). اصمعی سخن او را چنین وصف کرده است : «اگر بگویم نرم تر از حریر درست گفته ام و اگر بگویم محکم تر از آهن باز هم درست گفته ام ». (عقدالفرید). حماد راویه ایجاز اعجازآمیز او را در سخن ستوده است و بهمان دلیل او را از دیگر شاعران برتر نهاده . (اغانی ج 11 ص 6). ابن عباس در جواب مردی که از او نام اشعر شعرای عرب را خواسته بود از ابوالاسود دولی نظر خواست و ابوالاسود بدلیل این بیت :
فانک کاللیل الذی هو مدرکی
و ان خلت ان المنتای عنک واسع
نابغه را اشعرناس نامید. (اغانی ج 11 ص 5). جاحظ، از قول ابوعبیده آرد: آنان که با هجای خویش ازشان هجو شدگان کاستند یا با مدیح خود بر قدر ممدوحان افزودند و معارضان و سخنوران از بیم هجای آنان خموشی گزیدند، در اسلام عبارتند از جریر و فرزدق و اخطل ، و در جاهلیت زهیر و طرفه و اعشی و نابغه . (البیان و التبیین ج 3 ص 272). سخن شناس دیگری در تعیین اشعر شعرا گفته است : النابغة اذارهب ، و زهیر اذارغب ، و جریر اذاغضب ! (عقدالفرید). عمربن خطاب نابغه را اشعر شعرای بنی غطفان و بروایتی بزرگترین شاعر عرب دانسته است . (رجوع شود به ذبیانی ).
جرجی زیدان دروصف سخن نابغه آرد: امتیاز نابغه بر دیگر شاعران و معاصرانش به برکت روانی شعر و گیرائی کلام و جزالت ابیاتش بود، سخن نابغه روان و خالی از تکلف است و این سادگی و روانی در همه ابیاتش بروشنی آشکار است و مقبول طبع، بدانمایه که مقدار زیادی از ابیات وی مَثَل شده است و در افواه عوام افتاده .
شاعران دیگر، بسیاری از اشعار او را تضمین و بدان استشهاد کرده اند. از آنجمله : حجاج بن یوسف ، چون عبدالملک مروان بر اومتغیر شد، بدین بیت نابغه تمثل جست :
نبئت ان ابا قابوس اوعدنی
ولا قرار علی زارمن الاسد
و این بیتش :
فلو کفّی الیمین بغتک خونا
لافردت الیمین من الشمال .
در این شعر مثقب العبدی اثر گذاشته است :
و لوانی تخالفنی شمالی
بنصر لم تصاحبها یمینی .
و عدی بن زید، این بیت نابغه را:
رقاق النعال طیب حجزاتهم
یحبون بالریحان یوم السباسب .
بدینگونه آورده است :
اجل ان اللّه قد فضلکم
فوق من احکی بصلب و ازار.

(تاریخ آداب اللغةالعربیه ج 1 صص 115 - 117).