جستجو
کد : DK-188890     

ناایمن


خطرناک و مخوف . (ناظم الاطباء). مقابل ایمن . مظنون . دور از امنیت . غیرقابل اعتماد. نامطمئن: راهها ناایمن شده است ... و راه از نیشابور تا اینجا سخت آشفته است . (تاریخ بیهقی ). و بر ناایمن بیگمان ایمن مباش . (قابوسنامه ). قلعه ای ساخته بودند و راهها ناایمن شده . (کتاب النقض ص 367).
  • ترسان . بیمناک . آشفته . ناخاطرجمع. اندیشناک . بی امان:
    مخسبید ناایمن از شهریار
    مدارید ز اندیشه جان را نزار.

    فردوسی .