جستجو
کد : DK-168091     

مآکل


ج ِ مَاکَل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ ماکل که مصدر میمی است به معنی خوردن و اطلاق این بر ماکول بطریق مجاز است از قبیل اطلاق مصدر بر مفعول چنانکه خلق به معنی مخلوق. (غیاث ). چیزهای خوردنی و خوردنیها. (ناظم الاطباء): شاید که شیر از تشدید و تکلیفی که ... بر خود نهاده است و از مآکل و مطاعم لطیف و دلخواه بر نبات و میوه خوردن اقتصار کرده عاجز آید و... (مرزبان نامه ص 224). چه او را در مآکل و ملابس و همه حالات به علاءالدین مشتبه بایستی زیست . (جهانگشای جوینی ).
-مآکل و مشارب ; خوردنیها و نوشیدنیها. (ناظم الاطباء): زاهد کسی باشد که او را به آنچه تعلق به دنیا دارد مانند مآکل و مشارب رغبت نبود. (اوصاف الاشراف ص 22).
-ملابس و مآکل ; پوشاکها و خوردنیها. (ناظم الاطباء).