جستجو
کد : DK-139980     

غیهب


سختی تاریکی شب . (مهذب الاسماء). تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ج ، غَیاهِب . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
  • (ص ) سخت سیاه از اسب و شب . (منتهی الارب )(آنندراج ). شب سخت تاریک و اسب بسیار سیاه . (از اقرب الموارد). ادهم غیهب ; اسبی سخت سیاه . (مهذب الاسماء). مونث آن غیهبة. (اقرب الموارد).
  • مرد غافل و مرد گران که صحبتش را ناخوش دارند و کندخاطر افسرده دل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد غافل یا مرد گران یا کندذهن و ناتوان . (از اقرب الموارد).
  • مرد ضعیف . الضعیف من الرجال . (از لسان العرب ).
  • پوشاک بسیارپشم . الکساء الکثیر الصوف . (از اقرب الموارد). گلیم بسیارپشم . (منتهی الارب ).
  • (اِ) نوعی مرغ غواص . (دزی ج 2 ص 230).