جستجو
کد : DK-139987     

غیلم


منبع آب در چاهها. (از اقرب الموارد). بیرون آمدن جای آب در چاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
  • (ص ) دختر نیکوروی بشهوت رسیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنیزک نیکو. (مهذب الاسماء).
  • جوان پهناتارک سر بسیارموی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جوانی که فرق سر او پهن پرمو باشد.غیلمی .
  • (اِ) قورباغه . ضفدع . (از اقرب الموارد). غوک . (ناظم الاطباء).
  • کشف نر.ج ، غَیالم . (مهذب الاسماء). سنگ پشت نر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
  • ما بالدارغیلم ; یعنی کسی در خانه نیست . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
  • اما بمعنی شط و مِدری ، فَیلَم به فاء است و تصحیف کرده اند. (از منتهی الارب ).