جستجو
کد : DK-139964     

غیظ


به خشم آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن علامه جرجانی تهذیب عادل ). به خشم آوردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
  • (اِ)خشم . (مجمل اللغة) (مقدمة الادب زمخشری ). خشم یا سخت ترین خشم یا تیزی یا تیزی خشم و اول آن یا خشم پنهان از عجز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خشم سخت . (غیاث اللغات ). غضب با ترس آمیخته . (از بحر الجواهر). خشم پنهان از عجز. (لطائف از غیاث اللغات ). گاه غیظ را در مقام غضب ، و غضب را در مقام غیظ استعمال کنند. (ناظم الاطباء). سخط: و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس واللّه یحب المحسنین . (قرآن 3/134). تکاد تمیز من الغیظ. (قرآن 67/8). و اءًِذا خلوا عضوا علیکم الاَنامل من الغیظ قل موتوا بغیظکم . (قرآن 3/119).
    -کظم غیظ ; فروخوردن خشم . فرونشاندن خشم . رجوع به کظم شود.
  • خشمی که از روی عشق و محبت باشد. عشق همراه با خشم . (دزی ج 2 ص 235).