جستجو
کد : DK-130365     

عامر


آبادکننده . (اقرب الموارد) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ).
  • آباد و معمور. (ناظم الاطباء). و بر این تقدیر عامر به معنی معمور باشد چون دافق بمعنی مدفوق. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ).
  • زیارت کننده . ج ، عمار. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
  • اقامت کننده در محل معمور. (اقرب الموارد) (المنجد).
  • ساکن خانه . (منتهی الارب ). زیاد عمر کننده .
  • بسیار و فراوان . (ناظم الاطباء).
  • (اِ) بچه کفتار. ام عامر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (المنجد).
  • مار از جهت طول عمر. عوامر البیوت :هی الحیات . (المنجد) (منتهی الارب ).
  • نام مردی است . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).