جستجو
کد : DK-130272     

عالم


کلیه مخلوقات . بعضی گویند آنچه در بطن فلک است و هر صنفی از اصناف خلق. و گفته شده است که ویژه ذوی العقول است . ج ، عالَمون و علالم و عوالم . (اقرب الموارد). چیزی است که بدان امری شناخته شود و علامت گذارده شود. (تعریفات جرجانی ).
  • در اصطلاح فلسفه ، عبارت از ماسوی اللّه است یعنی جهان و آنچه آسمان محیط به آن است از آن جهت که دانسته شود به آن خدا از جهت اسماءو صفات آن . ج ، عوالم . (از منتهی الارب ) (تعریفات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و بمعنی انواع مخلوقات آید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بعضی گفته اند نام است برای آنچه دانسته شود بدان چیزی دیگر و بعد نامگذارده اند بر آنچه دانسته شود بدان خالق از هر نوعی از فلک و آنچه را در بردارد از جواهر و اعراض:
    زمین است و آب است و آنگه هوا
    و باز آتش آمد به ترتیب راست
    کهین عالم این را نهد فیلسوف
    که زندان جان است و دام بلاست .

    ناصرخسرو.