جستجو
کد : DK-130221     

عافی


عفوکننده . (اقرب الموارد). بخشنده .(منتهی الارب ).
  • رائد. (اقرب الموارد).
  • خواهنده رزق و فضل و غیره . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). طالب معروف و احسان . (مهذب الاسماء).
  • ناپدید و نیست و مندرس کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
  • وارد. فرودآینده .
  • درازموی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
  • (اِ) مهمان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). شوربای در دیگ عاریتی باز انداخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه در دیگ عاریتی بجا گذارند از مرق و آن اجرت گونه بود دیگ عاریتی را. (از اقرب الموارد).
  • باقی طعام در دیگ. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، عُفاة و عفی و عافیة. (اقرب الموارد).