جستجو
کد : DK-129827     

ظرافت


زیرکی . تیزدل شدن . زیرک شدن .
  • ماهر گردیدن .
  • ظرف . رجوع به ظرف شود.
  • چابکی .
  • سبکروحی .
  • سبکروح شدن . خوش طبعی . مزاح: درویشی به مقامی درآمد که صاحب آن بقعه کریم النفس بود، طایفه ای اهل فضل و بلاغت در صحبت او هر یک بذله و لطیفه ای همی گفتند، درویش راه بیابان قطع کرده بود و مانده و چیزی نخورده ، یکی از آن میان به طریق ظرافت گفت ترا هم چیزی بباید گفت . (گلستان ).
    تو بر سر قدر خویشتن باش و وقار
    بازی و ظرافت به ندیمان بگذار.

    سعدی (گلستان ).