آهو. غزال . ابووَثاب . ج ، ظِباء، ظَبیات ، ظب ، ظُبی . و رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 45 شود.
اسب فربه . نشان و داغی بعضی عرب را. (اِخ ) نام مردی است . نام وادیی است متعلق به بنی تغلب در ساحل فرات . نام موضعی است . نام ریگزاری است و برخی گفته اند نام شهری است نزدیک ذی قار و قول امروءالقیس را بدان تفسیر کنند:
و تعطوا برخص غیر شَثْن ٍ کانّه
اساریع ظبی او مساویک اسحل .
قرن ظبی ; کوهی است در دیار بنی اسد بین سعدیه و مُعاذة. نام آبی است از غطفان و بنی جحاش بن سعدبن ذبیان . عین ظبی ; موضعی است بین کوفه و شام . (معجم البلدان ).