جستجو
کد : DK-127172     

طاس


در اصل فارسی تاس است ، فارسی زبانان عربی دان به طاء نویسند و رواج گرفت ، از عالم طپیدن و طلا به معنی طشت کلان و گهری . (غیاث اللغات ). و درمنتخب نوشته ظرفی که درو آب و شراب خورند و هیچ نگفته که معرب است و در شرح نصاب نوشته که : طاس از لغات مولد است یعنی عربی نیست بلکه از آن گرفته اند. (غیاث اللغات ). ج ، طاسات . (مهذب الاسماء). پنگان . (لغتنامه اسدی ). فنجان . اجانة. ظرفی که در آن آشامند. ظرف شراب . جام . آوند شراب . (دهار). مکّوک ; طاس که بدان آب خورند. (منتهی الارب ). پیاله . تشت . طشت:
تو چه پنداریا که من ملخم
که بترسم ز بانگ سینی و طاس .

خسروی .