جستجو
کد : DK-127169     

طاجن


تابه که در آن بریان کنند. طیجن ، و هر دو معرّب است . لان ّ الطاءَ والجیم لایجتمعان فی الکلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تابه روغن جوشی . (دهار). تابه که چیزی بر آن بریان کنند. (غیاث از شرح نصاب ). فممااخذوه (ای العرب ) من الفارسیة: الطیجن و الطاجن ُ و اصله طابق. (جمهره ابن درید به نقل سیوطی در المزهر). و گمان میکنم طاجن و طیجن معرب تیان پارسی باشد وطابق معرّب تابَه و تاوه پارسی . (یادداشت مولف ).