جستجو
کد : DK-126677     

ضد


صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ضد بکسر ضاد در لغت ناهمتا و نزد علماء علم کلام و فقهاءبمعنی مقابل باشد و نزد حکماء قسمی از مقابل است . ولغات اضداد بیانش ضمن بیان معنی لفظ لغت خواهد آمد،ان شااللّه تعالی - انتهی . در اصطلاح لغویین کلمه ای که دو معنی دهد متضاد با یکدیگر، چون فرازکردن که بمعنی بستن و باز کردن است و جعد که بمعنی کریم و بخیل است و چون قُرْء که بمعنی حیض و طُهر است و ظن که بمعنی گمان و یقین است و خفیه که بمعنی نهان و آشکار است و بیع که بمعنی خریدن و فروختن است و نبل که چیز خرد و بزرگ است و شِف ، بمعنی سود و زیان و ذفر، بوی خوش و ناخوش و ودیعه ، امانت که بکسی دهی یا ستانی و جَون ، بمعنی سیاه و سفید.
  • آنکه نسبتش با دیگری چنان باشد که با او تواند نبودن و هر دو با هم نتوانند بودن ، چنانکه نسبت سیاهی بسفیدی چه سیاهی با سفیدی توانند نبودن چنانکه سرخی با...، و جز آن .
  • امر وجودی که با امر وجودی دیگر قابل اجتماع نباشد. ناهمتا. (منتهی الارب ) (دهار) (مهذب الاسماء) (زوزنی ). نامانند. (زمخشری ). صُتة. (منتهی الارب ).خلاف چیزی . وارو. مخالف . (منتخب اللغات ):
    کردار تو ضد همه کردار زمانه
    از دل بزداید لَطَفت بار زمانه .

    منوچهری .

    • برچسب ها:
    • ضد