جستجو
کد : DK-123663     

صاحب جمال


خوش صورت . خوشگل . زیبا. وجیه . خوبروی . حَسین . حَسینة: یکی را زنی صاحب جمال درگذشت . (گلستان ). حسن میمندی را گفتند: سلطان محمود چندین بنده صاحب جمال دارد که هر یک بدیع جهانی اند. (گلستان ). و خواهر صاحب جمال خود را به صومعه او بردند. (سعدی ).
کند جلوه طاوس صاحب جمال .

(بوستان ).