جستجو
کد : DK-123611     

صائن وزیر


نصرةالدین عادل ، ملقب به رکن الدین صائن . خوندمیر گوید: وی از اولاد ضیاءالملک محمدبن مودود بود. و ضیاءالملک در زمان سلطان محمد خوارزمشاه به منصب عارضی سپاه اشتغال داشت ، و در آن اوان که سلطان جلال الدین در کنار آب سند از لشکر پادشاه گیتی ستان چنگیزخان شکست یافته ، بجانب هندوستان شتافت ، ضیاالملک در ملازمت سلطان بود، لاجرم در وقتی که سلطان ازاین دیار مراجعت فرمود سوابق خدمات ضیاءالملک را ملاحظه کرده ، او را منظور نظر عنایت گردانید... و ضیاءالملک در زمان دولت و اقبال درگذشت . اما رکن الدین صاین نصرةالدین عادل لقب یافته ، لوای استقلال برافراشت ودفتر حقوق تربیت امیر چوپان را بر طاق نسیان نهاده معایب او و اولاد وی را بهنگام مجال بر صفحه ضمیر سلطان ابوسعید می نگاشت ، و چون امیر چوپان از تغییر مزاج صاحب تاج و سریر و خبث وزیر بی تدبیر آگاهی یافت به بهانه ضبط ولایات خراسان رکن الدین صاین را همراه خود گردانید و بدان جانب شتافت و در غیبت امیر چوپان پسر وی دمشقخواجه که صاحب اختیار ملک و مال بود به یکی از ممگان الجایتو سلطان متهم گشت و سلطان ابوسعیدخان که از تحکمات چوپانیان نیک به تنگ بود به قتل او حکم کرد، دست قضا بساط حیات دمشقخواجه را درنوشت . چون این خبر در خراسان بسمع امیر چوپان رسید و او تغییرمزاج سلطان را از غمز و سعایت نصرةالدین عادل تصور میکرد، وزیر را طلبیده فی الحال جلاد را به قتل او فرمان داد. رکن الدین صاین متحیر گشته ، مجال قیل و قال نیافت و از جلاد التماس کرد که مرا به دو نیم زن . جلاد از سبب این تمنا پرسید. وزیر جانب امیر اشارت نمود:
بدو گفت زیرا که پشتی که آن
کند بر شما اعتماد از جهان
نباشد بجز تیغ فرجام آن
همین است آخر سرانجام آن .

(دستورالوزراء صص 323 - 324).