جستجو
کد : DK-116762     

شائق


برابر است با تائق. به آرزوآورنده .
  • معشوق.
  • آرزومند. (منتهی الارب ). آرزومند. مشتاق. شیّق. این کلمه را اغلب بمعنی مشتاق استعمال کنند. چنانکه گویند: به زیارتتان شائق بودم . ولی این استعمال خلاف نص لغت است و در زبان عربی بجای آن مشتاق و مشوق بر وزن مقول را بکار میبرند و شائق کسی را گویند که شخص به دیدن او مشتاق باشد. بطرس بستانی در محیط المحیط گوید: «شاقنی الحب الیه یشوقنی شوقاً هاجنی و حملنی علی الشوق فهو شائق وانا مشوق. و عبدالرحمان بن عیسی همدانی در کتاب الالفاظالکتابیه چ بیروت 1898 م . ص 149 گوید: الاشتیاق فعل المهتاج و الشوق فعل الهائج . (نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 6 و 7). و رجوع به شایق شود.