جستجو
کد : DK-109137     

سابیا


پوست که بچه در آن بود. (مهذب الاسماء). مشیمه که با بچه بیرون آید از زهدان . (منتهی الارب ). آن پوستی است که بچه در اوست و بیرون می آید با بچه . (شرح قاموس ) (ترجمه صحاح ) (تاج العروس ) (صحاح ).
  • پوستکی است تُنک که بر بینی بچه باشد وقت زادن و آن باید دور کرده شود، و اگر آن را دور نکنند بچه بمیرد. (منتهی الارب ). پوست تُنکی است بر بینی بچه که اگر بر داشته نشود نزد زائیدن مرده است بچه . (شرح قاموس ) (تاج العروس ).
  • نتاج . (منتهی الارب ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (ترجمه صحاح ) (ترجمه قاموس ) (تاج العروس ).
  • شتران که برای نتاج باشند. (منتهی الارب ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). شتری است از برای زائیدن . (شرح قاموس ) (ترجمه قاموس ). در حدیث می آید: تسعة اعشار الرزق فی التجارة والجزء الباقی فی السابیاء. (تاج العروس ) (اقرب الموارد). شتران بسیار. (منتهی الارب ).
  • مال بسیار. (شرح قاموس ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). مال کثیر، و این معنی مجازی است . (تاج العروس ). مال بسیار و مراداز آن نوع مواشی است . (ترجمه قاموس ).
  • گوسپندان بسیارنسل . (منتهی الارب ). گوسفندی است که بسیار شده است بچه های او. (تاج العروس ) (شرح قاموس ) (قطر المحیط). رمه های گوسفندانی که نسل فراوان دارند.(ترجمه قاموس ). گوسفندان بسیار. (منتهی الارب ).
  • خاک سوراخ موش دشتی . (منتهی الارب ) (شرح قاموس ) (قطر المحیط) (ترجمه صحاح ). خاکی که موش دشتی از لانه خارج میکند و بیرون میریزد. (ترجمه قاموس ).