جستجو
کد : DK-109038     

سائله


تانیث سائل . رجوع به سائل شود.
  • (اِ) سپیدی پیشانی و قصبه بینی که به اعتدال باشد. (منتهی الارب ).
  • سپیدی که تا نرمه بینی رسیده باشد و آن را نیز سپید گردانیده باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (آنندراج ).
    -صاحب نفس سائله ; جانداری که چون سر او را ببرند خون از رگهای آن بجهد. مقابل حشرات ، ماهیها.
    -نفس سائله (اصطلاح فقهی ) ; خون جهنده .