جستجو
کد : DK-104652     

زار


ناله شیر. (آنندراج ). و رجوع به زارّ و زار شود.
  • فارسیان بمعنی مطلق ناله استعمال کنند. (آنندراج ).
  • ناله اندوه زدگان با سوز و درد و دم سرد. (شرفنامه منیری ). گریه کردن بشدت و سوز. (برهان قاطع). زار ناله حزین و به آواز حزین و میتوان گفت زار در فارسی بمعنی ناله نیست بلکه بمعنی عجز و اندوه است . (آنندراج ).
  • (ص ) اندوه و بمعنی عجز و اندوه صفت ناله و گریه واقع میشود. (آنندراج ):
    ناله زار دوستان شنود
    نغمه زیر ناشنوده هنوز.

    خاقانی .