ناله شیر. (آنندراج ).
و رجوع به زارّ و زار شود.
فارسیان بمعنی مطلق ناله استعمال کنند. (آنندراج ).ناله اندوه زدگان با سوز و درد و دم سرد. (شرفنامه منیری ). گریه کردن بشدت و سوز. (برهان قاطع). زار ناله حزین و به آواز حزین و میتوان گفت زار در فارسی بمعنی ناله نیست بلکه بمعنی عجز و اندوه است . (آنندراج ). (ص ) اندوه و بمعنی عجز و اندوه صفت ناله و گریه واقع میشود. (آنندراج ):
ناله زار دوستان شنود
نغمه زیر ناشنوده هنوز.
خاقانی .