جستجو
کد : DK-104568     

زادن


ترجمه ولاد بکسر واو و آن را بعربی ولادت بر وزن کتابت و وضعالحمل نیز گویند. (آنندراج ).
پهلوی nataZ، اوستا - naZ (زاییدن . زاییده شدن ). «بارتولمه 1657»، در فارسی نو nahdaZ-yaZ. «نیبرگ 254 - 55»، هندی باستان ریشه ,etayeَj naj، سانسکریت itaj «ولادت »، ارمنی niC (ولادت )، minanc (تولید کردن )، کردی niaZ (زاییدن )، افغانی [lade hzeZ (زاییده شدن )، luva ] hzeZ (تولید کردن ) luvoZ (زائیدن )، استی ganaZ (روییدن ) و iyaZ، بلوچی gayaZ و hgaZ (زاییدن ، احداث کردن )، txaZ (پسر) از ktaZ *,، وخی ma-hzaY، سریکلی ma-yaZ. «اسشق 645». و رک : زاج ، زاچه ، زاق، زاقدان ، زاد، زه ، زهدان ، زاییدن . «اسشق 645». و زایدن . «انجیل فارسی ص 8 و16». تولد یافتن . متولد شدن . زاییده شدن . پیدا شدن .تولید کردن . فرزند آوردن . بچه پدید آوردن . (از حواشی دکتر معین بر برهان قاطع ج 2 ص 995).
این مصدر گاه متعدی باشد بمعنی زائیدن فارغ گشتن . وضع حمل . ایلاد. تولید:
چو هنگامه زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید.

فردوسی .