جستجو
کد : DK-104548     

زاجر


منعکننده . بازدارنده از کاری . (دهار) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
  • زاجر قلبی در اصطلاح صوفیه ، واعظ و زنهاردهنده حق و خواننده بسوی خدا است و آن نوری است که در دل مومن تابد. (تعریفات ).
  • اندرزدهنده: و در حلقه درویشان زاجرند و صبور. (گلستان ).
  • بیم کناننده .
  • نالنده .
  • فالگیرنده بمرغ . (دهار).
  • برانگیزنده بر کاری . راننده و سوقدهنده : فالزاجرات زجراً ; ای الملائکة تزجر السحاب ای تسوقه . (اقرب الموارد) (آنندراج ).