جستجو
کد : DK-104447     

ز


صورت حرف سیزدهم است از حروف هجا و در حساب جُمًّل آن را به هفت دارند و در شمار ترتیبی نماینده عدد 13 است و نام آن زاء، زای ، زی و ز است . و آن را در مقابل زاء غلیظه «ژ»، زاء خالصه و زاء اخت الراء گویند ودر تجوید از حروف اسلیه و مائیه و حروف مهجوره و نیز از حروف مصمته مکسوره باشد و در اصطلاح وقوف سجاوندی علامت خاصه برای مواضعی از آیات قرآن است که وصل درآنها اصل و وقف نیز مستحسن باشد. و در تقویم نگاری نماینده روز شنبه است . و نیز مراد از این حرف برج عقرب باشد. مولف نفائس الفنون صورت حرف «ز» را در خط عربی بدین گونه تعریف کند: و مقدار سر زای دو نقطه است . و گفته اند که ربع مجموع او باشد. از طرف بالا باریکتر فرا گیرند و طرف زیرین از آن غلیظتر چه او مرکب است از یک خط مقوس و ربع دائره . (نفائس الفنون ص 10).و رمز زائد است اندر کتابت چون کاتب چیزی زیاده بر اصل نویسد و بر سر کلمه اول «ز» و آنجا که قسمت زائدختم شده بر بالای آخرین کلمه «الی » گذارند. و این برای آن است که مکتوب را محو نکنند و بر آن خط نکشند.
حرف «ز» در برخی از لهجه های فارسی :
- به «ج » تبدیل شود. مانند:
روز = روج .
سوز = سوج .
سوزه = سوجه .
پوزش = پوجش .
مردآویز = مرداویج .
غریفز = غریفج .
ارز = ارج .
ارغز = ارغج .
پزشک = بجشک .
پنبه زار = پنبه جار (به لهجه طبری ).
زیر = جیر.
تیریز = تیریج .
زلو = جلو.
ملاز = ملاج ، ملاجه .
نوز = نوج :
زیب زمانه باد ز تاج و سریر تو
تا هست زیب بستان از سرو و بید و نوج .

مجد همگر (رشیدی ).

  • برچسب ها:
  • ز