جستجو
کد : DK-96516     

ذات البین


مشترک میان دو تن یا دو قوم . میان دو کس یا دو جماعت ، دوجانبه . دوجانبی ، دوطرفی . که شامل هر دو جانب بود، اصلاح ذات البین . افساد ذات البین: رسول فرستادیم نزدیک برادر... و پیغامها دادیم رسول را که اندر آن صلاح ذات البین بود. (تاریخ بیهقی ). مشایخ بخارا به اصلاح ذات البین برخاستند. (ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی مولف ص 162). ملک نوح بعد از حصول رضاء جانبین و حدوث صفاء ذات البین بر اثر وزیر روانه شد. (ترجمه تاریخ یمینی همان نسخه ). و او را [ ابوعلی سیمجور فایق را ]به موافقت و مرافقت خویش و اتحاد ذات البین بفریفت واو را در این دعوت سمح القیاد یافت . (ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی مولف ص 55). فایق... ابوعلی را گفت مقصود از ارسال تو بخطه جرجانیه و التفاتی که بجانب تو کرده اند، تفریق ذات البین است و آنکه سلسله اتحادو موافقت ما از هم فروگشایند... (ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی کتابخانه مولف ص 126). بخفض جناح ذلت پیش آئی و به استمالت خاطر و استقالت از فساد ذات البینی که در جانبین حاصل است مشغول شوی . (مرزبان نامه ).