جستجو
کد : DK-70467     

حابس


نعت فاعلی از حبس . بازدارنده . حبس کننده .
  • محبوس . وبدین معنی در شعر حصین بن همام آمده است:
    موالیکم مولی الولادة منهم
    و مولی الیمین حابس قد تقسما.
    -حابس العرق ; دارو که خوی بازدارد.
    -حابس دم ; دارو که خون از جستن ودویدن بازدارد. دوا که خون ببندد. که خون را بند آرد. خون بُر.