جستجو
کد : DK-61316     

جادوکش


کشنده جادو. کسی که جادو کشد. ج ، جادوکشان .
  • مراد از جماعتی است که از طرف اسکندر بر کشتن جماعت جادو ماموربودند و بعضی گویند جماعت که بزور حکومت یا به اطماع ساحری را بر سحر کردن آرند. (آنندراج ):
    به زنهار خویش استواریش داد
    ز جادوکُشان رستگاریش داد.

    نظامی (از آنندراج ).