جستجو
کد : DK-61221     

جاحس


درآینده در چیزی . (از منتهی الارب ).داخل . (از تاج العروس ).
  • خراشنده پوست . (از منتهی الارب ). و رجوع به تاج العروس شود.
  • قاتل . کشنده : جَحَس فلاناً; کشت او را. (منتهی الارب ). و رجوع به تاج العروس و رجوع به جاحش شود.