جستجو
کد : DK-61252     

جاثم


نعت فاعلی از جثم و جثوم . سینه بر زمین گذارنده ، انسان یاحیوان یا پرنده ای که سینه برزمین نهد.
  • هالک . (منتهی الارب ).
  • تباه ، مرده : فاصبحوا فی دیارهم جاثمین . (قرآن 11/67). ج ، جاثمین . فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جاثمین . (قرآن 7/78).