جستجو
کد : DK-54340     

تشکیل


صورت کردن آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صورت دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تصویر چیزی . (از اقرب الموارد). شکل کشیدن . (غیاث اللغات ).
  • ساختگی و صورت بستگی و انتظام و ترتیب . (ناظم الاطباء).
  • موی پیش سر را در حضله بافتن زن ، چپ و راست . (منتهی الارب ) (آنندراج )(از اقرب الموارد). بافتن زن موی پیش سر را که مجتمع کرده باشد بچپ و راست . (از ناظم الاطباء).
  • به پای بند بستن پای ستور را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
  • مشتبه گردیدن کار و پوشیده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). التباس کاری . (از اقرب الموارد).
  • رسیدن انگور یا به رسیدن درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
  • (اِ) هیکل . کالبد. (ناظم الاطباء).
    -تشکیلات ; سازمان . (فرهنگستان ).
    -تشکیل دادن ; صورت دادن . شکل دادن . سازمان دادن .
    -تشکیل شدن ; صورت گرفتن . شکل گرفتن . سازمان گرفتن . و رجوع به سازمان شود.