تکه گوشت سرخی که روی سر خروس است . (فرهنگ نظام ). پاره ای گوشت سرخ ، برهنه از پر که بر سر خروس است . گوشت پاره سرخ و مضرس که بر فرق خروس برآمده است
. خوچ . خوچه . خودخروج . خود خرده . (برهان ):
عرف . تاج خروس . معرفه ; تاج خروس . (منتهی الارب ). رجوع به تاج شود.