جستجو
کد : DK-3074     

ابتهاج


شادی .شادمانی . (نطنزی ). فرَح . مسرت . سرور. ابتهاش . اجتذال . شاد شدن . (زوزنی ). شادی نمودن . شادمان شدن: و مرا از دوستی تو چندان مسرت و ابتهاج حاصل است که هیچ چیز در موازنه آن نیاید. (کلیله و دمنه ).