متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
179 خطبهاى از آن حضرت ( ع ) در نكوهش يارانش
ستايش مىكنم خداى را ، بر هر امرى كه مقرر ساخته و بر هر كارى كه مقدّر فرموده . و بر اينكه مرا مبتلاى شما نموده است . اى گروهى كه اگر فرمانتان دهم ،
اطاعت نمىكنيد و اگر بخوانمتان پاسخ نمىدهيد و اگر مهلت يابيد سرگرم سخنان بيهوده مىشويد ، اگر به جنگتان كشند ، سستى مىكنيد و اگر مردم بر پيشواى خود گرد آيند ، آنان را سرزنش مىكنيد و طعنه مىزنيد و اگر در كشاكش دشوارى افتيد ،
بازپس مىنشينيد .
نه شما بىپدر از چيست كه در يارى كردن من درنگ مىكنيد و انتظار مىبريد و براى گرفتن حقتان جهاد نمىكنيد . مرگ و خوارى بر شما خواهد بود .
به خدا سوگند ، اگر مرگ من فرا رسد و فرا خواهد رسيد ميان من و شما جدايى افكند . در حالى كه ، من از مصاحبت با شما بيزارم و با شما چنانم كه گويى ياورى ندارم . خدا را ، شما چگونه مردمى هستيد ؟ نه دين ، شما را گرد مىآورد و نه
[ 427 ]
حميت و غيرت شما را بر مىانگيزد . آيا اين شگفت نيست كه معاويه مشتى بلاجوى بىسر و پا را فرا مىخواند ، بىآنكه هزينه يا عطايى به ايشان دهد ، از او پيروى مىكنند . و من شما را كه يادگار اسلام و باقىمانده مؤمنان نخستين هستيد ،
دعوت مىكنم و هزينه و عطا مىدهم و شما از گرد من پراكنده مىگرديد و با من مخالفت مىورزيد . هر چه مىگويم نمىپذيريد ، خواه چيزى باشد كه خشنودتان سازد يا به خشمتان آورد . كار شما ، در هر حال ، مخالفت با من و سرپيچى از من است . چيزى را كه بيش از هر چيز دوست دارم ، مرگ است كه به سراغم آيد . من كتاب خدا را به شما آموختم و باب حجت را بر رختان گشودم و آنچه نمىشناختيد به شما شناساندم و شربتى را كه از دهن مىافكنديد ، جرعه جرعه به كامتان ريختم .
اى كاش كور بينا مىشد و به خواب رفته بيدار مىگرديد . چه نادان مردمى هستند ،
اينان كه پيشوايشان معاويه است و آموزگارشان فرزند نابغه 1