زيارت نزد سرداب غيبت حضرت ولىّ عصرعجّل الله تعالى فرجه |
زيارت نزد سرداب غيبت حضرت ولىّ عصرعجّل الله تعالى فرجه
پس برو به نزد سرداب غيبت آنحضرت و ميان دو در بايست و درها را به دست خود بگير و تَنَحْنُحْ كن مانند كسيكه رخصت داخل شدن طلبد و بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ بگو و پايين رو به تاءنّى و حضور قلب و دو ركعت نماز در عرصه سرداب بكن پس بگو:
اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ وَلِلَّهِ
خدا بزرگتر (از توصيف ) است ... معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و حمد خاص خدا است ،
الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَعَرَّفَنا اَوْلِيآئَهُ وَاَعْدآئَهُ وَوَفَّقَنا
ستايش خداوندى را كه ما را به اين راه هدايت فرمود و دوستان و دشمنانش را به ما معرفى كرد و ما را به
لِزِيارَةِ اَئِمَّتِنا وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْمُعانِدينَ النّاصِبينَ وَلا مِنَ الْغُلاةِ
زيارت امامانمان موفقمان داشت و قرارمان نداد از زمره دشمنان و ناصبيان و نه از غاليانى (كه در حق آنها غلو
الْمُفَوِّضينَ وَلا مِنَ الْمُرْتابينَ الْمُقَصِّرينَ اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ
كردند و آنان ) كه معتقد به تفويض (و واگذاردن كار بدست آنها) هستند و نه از كسانى كه شك و ترديد داشتند و در حقشان كوتاهى كنند
وَابْنِ اَوْلِيآئِهِ اَلسَّلامُ عَلى الْمُدَّخَرِ لِكَرامَةِ اَوْلِيآءِ اللَّهِ وَبَوارِ اَعْدآئِهِ
سلام بر بنده مقرب خدا و فرزند بندگان مقربش سلام بر آنكه ذخيره شده تا اولياء خدا را گرامى كند و دشمنانش را نابود گرداند
اَلسَّلامُ عَلَى النُّورِ الَّذى اَرادَ اَهْلُ الْكُفْرِ اِطْفآئَهُ فَاَبَى اللَّهُ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ
سلام بر آن نور تابانى كه اهل كفر آهنگ خاموش كردنش را كردند ولى خداوند نخواست جز آنكه نور خود را آشكار وكامل
نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ وَاَيَّدَهُ بِالْحَياةِ حَتّى يُظْهِرَ عَلى يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ
گرداند گرچه آنان را ناخوش آيد و او را بوسيله زندگى (طولانى ) نگاه داشت تا برغم آنان حق را بدست او آشكار سازد
اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ اصْطَفيكَ صَغيراً وَاَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ كَبيراً وَاَنَّكَ حَىُّ لا
گواهى دهم كه براستى خداوند تو را در كوچكى برگزيد و علوم خود را براى تو در بزرگى كامل كرد و تو زنده هستى
تَمُوتُ حَتّى تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطّاغُوتَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلى
و نخواهى مرد تا از ميان بردارى جبت و طاغوت (معبودهاى ساختگى و ياغيان ) را خدايا درود فرست بر آن حضرت و بر
خُدّامِهِ وَاَعْوانِهِ عَلى غَيْبَتِهِ وَنَاْيِهِ وَاسْتُرْهُ سَتْراً عَزيزاً وَاجْعَلْ لَهُ
خدمتكاران و كمك كارانش در دوران غيبت و دوريش و مستور دار در پرده عزت (و نيرومندى ) و او را در پناهگاه محكمى
مَعْقِلاً حَريزاً وَاشْدُدِ اَللّهُمَّ وَطْاَتَكَ عَلى مُعانِديهِ وَاحْرُسْ مَوالِيَهُ
قرارش ده و پايمال كردن و سركوبى خود را نسبت به دشمنانش سخت و شديد گردان و دوستان و زائرينش را (از گزند روزگار)
وَزآئِريهِ اَللّهُمَّ كَما جَعَلْتَ قَلْبى بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً فَاجْعَلْ سِلاحى
حفظ كن خدايا چنانچه دل مرا به ياد آورى او آباد كردى اسلحه مرا نيز در
بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً وَاِنْ حالَ بَيْنى وَبَيْنَ لِقآئِهِ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ
يارى او (آماده كن و) از نيام بدر آر و اگر حائل شد ميان من و ميان ديدار آن حضرت آن مرگى كه مسلم كردى
عَلى عِبادِكَ حَتْماً وَاَقْدَرْتَ بِهِ عَلى خَليقَتِكَ رَغْماً فَابْعَثْنى عِنْدَ
بر بندگانت و مقدر كردى آن را بر خلق خود تا بينيشان به خاك ماليده و زبونشان كنى پس مرا
خُرُوجِهِ ظاهِراً مِنْ حُفْرَتى مُؤْتَزِراً كَفَنى حَتّى اُجاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ
هنگام ظهورش برانگيز تا سر برآرم از قبرم و همانطور كه كفن پوشيده ام پيكار كنم در پيش رويش
فى الصَّفِّ الَّذى اَثْنَيْتَ عَلى اَهْلِهِ فى كِتابِكَ فَقُلْتَ كَاَ نَّهُمْ بُنْيانٌ
در آن صفى كه ستايش كردى اهل آن صف را در قرآن و فرمودى ((گوئى آنها بنائى
مَرْصُوصٌ اَللّهُمَّ طالَ الاِْنْتِظارُ وَشَمِتَ مِنَّا الْفُجّارُ وَصَعُبَ عَلَيْنَا
استوارند)) خدايا انتظار ما به درازا كشيد و مردمان فاجر بدكار ما را شماتت كنند و انتقام (از دشمن )
الاِْنْتِصارُ اَللّهُمَّ اَرِنا وَجْهَ وَلِيِّكَ الْمَيْمُونِ فى حَياتِنا وَبَعْدَ الْمَنُونِ
بر ما دشوار گشت خدايانشان ده به ما روى ميمون بنده مقرب و نماينده ات را در حال زندگى و پس از مرگ
اَللّهُمَّ اِنّى اَدينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَىْ صاحِبِ هذِهِ الْبُقْعَةِ الْغَوْثَ
خدايا من اعتقاد دارم به رجعت در پيش روى صاحب اين بقعه ، فرياد،
الْغَوْثَ الْغَوْثَ يا صاحِبَ الزَّمانِ قَطَعْتُ فى وُصْلَتِكَ الْخُلاّنَ
فرياد، فرياد، اى صاحب الزمان براى رسيدن به تو از دوستان صميمى بريدم
وَهَجَرْتُ لِزِيارَتِكَ الاَْوْطانَ وَاَخْفَيْتُ اَمْرى عَنْ اَهْلِ الْبُلْدانِ
و براى زيارتت وطن را ترك كردم و هدف و مقصودم را از مردم شهرها(ى سر راه ) پنهان داشتم
لِتَكُونَ شَفيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبّى وَ اِلى ابآئِكَ وَمَوالِىَّ فى حُسْنِ
تا تو شفيع من گردى در نزد پروردگار خود و پروردگار من و پيش پدرانت و سروران من در (خواستن )
التَّوْفيقِ لى وِاِسْباغِ النِّعْمَةِ عَلَىَّ وَسَوْقِ الاِْحْسانِ اِلَىَّ اَللّهُمَّ صَلِّ
خوش توفيقى براى من و فراوانى نعمت بر من و روان شدن احسان و بخشش بسوى من خدايا درود فرست
عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَصْحابِ الْحَقِّ وَقادَةِ الْخَلْقِ وَاْسْتَجِبْ مِنّى
بر محمد و آل محمد ملازمين حق و راهبران خلق و به اجابت رسان برايم
ما دَعَوْتُكَ وَاَعْطِنى ما لَمْ اَنْطِقْ بِهِ فى دُعآئى مِنْ صَلاحِ دينى
آنچه دعا كردم و عطا كن به من آنچه را به زبان نياوردم در دعايم از آنچه به صلاح دين
وَدُنْياىَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ
و دنياى من است كه براستى توئى ستوده و بزرگوار و درود خدا بر محمد و آل پاكش باد
پس داخل صُفّه شو و دو ركعت نماز كن و بگو:
اَللّهُمَّ عَبْدُكَ الزّآئِرُ فى فِنآءِ وَلِيِّكَ
خدايا بنده زائر تو در آستان بنده مقرب تو است
الْمَزُورِ الَّذى فَرَضْتَ طاعَتَهُ عَلَى الْعَبيدِ وَالاَْحْرارِ وَاَنْقَذْتَ بِهِ
كه به زيارتش آيند آنكه واجب كردى فرمانبرداريش را بر هر بنده و آزاد و نجات دادى بوسيله اش
اَوْلِيآئَكَ مِنْ عَذابِ النّارِ اَللّهُمَّ اجْعَلْها زِيارَةً مَقْبُولَةً ذاتَ دُعآءٍ
دوستان خود را از عذاب دوزخ خدايا اين زيارت را زيارتى پذيرفته قرار ده و زيارتى كه در آن دعائى
مُسْتَجابٍ مِنْمُصَدِّقٍ بِوَلِيِّكَغَيْرِمُرْتابٍاَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ
مستجاب باشد از فردى كه تصديق كرده ولى و نماينده تو را بدون هيچگونه شك و ترديدى خدايا قرارش مده آخرين بار آمدنم
بِهِ وَلا بِزِيارَتِهِ وَلا تَقْطَعْ اَثَرى مِنْ مَشْهَدِهِ وَزِيارَةِ اَبيهِ وَجَدِّهِ
به آستان اين بزرگوار و زيارتش و پاى مرا از زيارتگاه او و زيارت پدر و جدش مبر،
اَللّهُمَّ اَخْلِفْ عَلَىَّنَفَقَتى وَانْفَعْنى بِما رَزَقْتَنى فى دُنْياىَ وَآخِرَتى
خدايا آنچه در اين راه خرج كردم عوض آن را به من بده و سود بخش كن و آنچه را روزى من كرده اى در دنيا و آخرتم
لى وَلاِِخْوانى وَاَبَوَىَّ وَجَميعِ عِتْرَتى اَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ اَيُّهَا الاِْمامُ
و براى برادرانم و پدر و مادرم و همه خاندانم تو را به خدا مى سپارم اى امام بزرگوارى
الَّذى يَفُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَيَهْلِكُ عَلى يَدَيْهِ الْكافِرُونَ الْمُكَذِّبُونَ
كه رستگار شوند بوسيله او مؤ منان و نابود گردند بدست او مردمان كافر و تكذيب كننده
يا مَوْلاىَ يَا بْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي جِئْتُكَ زآئِراً لَكَ وَلاَِبيكَ وَجَدِّكَ
اى مولاى من اى فرزند حسن بن على به دربارت آمده ام براى زيارت تو و پدر و جدت
مُتَيَقِّناً الْفَوْزَ بِكُمْ مُعْتَقِداً اِمامَتَكُمْ اَللّهُمَّ اكْتُبْ هذِهِ الشَّهادَةَ
و يقين به رستگارى خويش بوسيله شما دارم و معتقد به امامت شما هستم خدايا ثبت كن اين گواهى
وَالزِّيارَةَ لى عِنْدَكَ فى عِلِّيّينَ وَبَلِّغْنى بَلاغَ الصّالِحينَ وَانْفَعْنى
و زيارت مرا نزد خودت در بلندترين جاها و برسانم بدانجا كه رسيدند بدان مردمان شايسته و از دوستى
بِحُبِّهِمْ يا رَبَّ الْعالَمينَ
ايشان به من سود ده اى پروردگار جهانيان
|