این صدا
دیگر
آوازِ آن پرندهی آتشین نیز نیست
که خود از نخستاش باور نمیداشتم ــ
آهن
اکنون
نِشترِ نفرتی شدهاست
که دردِ حقارتش را
در گلوگاهِ تو میکاود.
□
این ژیغ ژیغِ سینهدَر
دیگر
آوازِ آن غلتکِ بیافسار نیز نیست
که خود از نخستاش باور نمیداشتم ــ
غلتکِ کجپیچ
اکنون
درهم شکنندهی بردگانی شدهاست
که روزی
با چشمانِ بربسته
به حرکت
نیرویش دادهاند.
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو