متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 158 )
[ 110 ]
98 گفتارى ديگر
بر آن چه گذشته است ، خداى را سپاس مىگوييم و در برخورد با آن چه فراروى داريم ، از او يارى مىجوييم و عافيت در دين را ، چونان عافيت تن ، از پيشگاهش درخواست مىكنيم .
( 159 ) اى بندگان خداى ، تمامى شما را به فروهشتن دنيايى توصيه مىكنم كه ، در هر حال و به رغم خواستتان ، شما را وا مىنهد و كالبدهاتان را كه شما نو ماندن و طراوتش را خواهانيد مىپوساند . قصهى شما و دنيا ، درست داستان كاروانيانى را ماند كه تا پيمودن را گام بردارند ، راه پايان يابد ، و همين كه به سوى مقصدى آهنگ كنند ، بىدرنگ بدان دست يابند ، بسا سواركاران اين ميدان كه پيش از تاختن به پايان راه مىرسند ، و چه جاى اميد به ماندگارى است كسى را كه روزى بىگزير در انتظار او باشد و طلبكارى بىگذشت تا گاه جدايى از دنيايش تعقيب كند و به پيشش راند .
آرى ، عزت و افتخارهاى اين جهانى را ميدان رقابت گرفتن نشايد ، و آذينها و نعمتهاى دنيا ، نبايدتان به شگفتى آرد ، و نيز رنجها و سختيهايش نسزد بىتاب و توانتان كند ، چرا كه عزت و فخر دنيا پايان مىگيرد و زيور و زينت و نعمتهايش نيستى مىپذيرد و رنجها و سختيهايش نيز به سرانجامى مىرسد . هر يك از دورانهايش رو به پايان باشد و هر پديدهى زندهاش به سوى مرگ گام مىزند . اگر خرد خويش را به كار گيريد ، آيا در آثار پيشينيانتان مايههاى هشدار ، و در سرگذشت پدرانتان درسهاى عبرت و بصيرتى نباشد ؟ آيا نمىبينيد كه گذشتگانتان را بازگشتى نيست و بازماندگانشان پايدار نمىمانند ؟ آيا اين جهانيان را نمىبينيد كه به صورتهاى گونهگون بامداد را شام و شام را سحر مىكنند ؟ يكى مردهاى است كه بر او مىگريند و ديگرى عزيز از دست دادهاى است كه دلداريش مىدهند . يكى با گرفتارى از پاى در آمده باشد و ديگرى به ديدار بيمارى مىشتابد . آن يك در حال جان دادن است و اين يك در جست و جوى دنيا سرگردان ، در حالى كه مرگ او را پى مىگيرد . ديگرى غرقه در غفلت است ، اگر چه از او هرگز غفلت نمىشود . اين راه گذشتگان است كه آيندگان نيز همان را مىپويند .
هشداريد كه به گاه يورش به سوى كارهاى زشت ، مرگ را كه ويرانگر لذتها ،
فرو شكنندهى شهوتها و برندهى رشتههاى آرزوها است يادآور شويد ، و از خدا در
[ 111 ]
پرداختن حقوق واجب و نعمتها و نيكيهاى بىشمارش يارى جوييد .