جستجو

و من خطبة له ع يذم فيها أتباع الشيطان

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 559 ] 7 از خطبه‏هاى آن حضرت است اِتَّخَذُوا اَلشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلاَكاً وَ اِتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ اَلزَّلَلَ وَ زَيَّنَ لَهُمُ اَلْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ اَلشَّيْطَانُ فِي سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ ملاك الامر : چيزى كه شئ به آن استوار مى‏شود ، مانند اين كه مى‏گويند القلب ملاك الجسد ، دل ملاك تن است . اشراك : ممكن است جمع شريك باشد مثل شريف و اشراف و ممكن است جمع شرك باشد كه به معناى ريسمان صيد است ، مانند حبل و احبال . دبيب : رفتن آهسته . درج : راه رفتن تندتر از دبيب . خطل : گفتار فاسد . شركه : شركت كرد با او « شيطان را براى خود الگو قرار دادند و شيطان آنها را شريك خود قرار داد و در سينه آنها جا و مكان گرفت و با ملايمت با آنها آميزش كرد و با چشم آنها نگريست و با زبان آنها صحبت كرد و به وسيله آنها بر لغزشها مسلّط و سوار شد و زشت‏ترين خطاها را در نظر آنها زيبا جلوه داد . فعل آنها مانند فعل كسى است كه شيطان در قدرت او شريك شده باشد و با زبان او باطل را بر زبان آورد » . [ 560 ] اين بخش از كلام امام ( ع ) براى بيان تنفّر است و آن نكوهش كسانى است كه از روى دشمنى از حق كناره‏گيرى و با آن حضرت مخالفت كردند . در آغاز اشاره به اين واقعيت دارد كه نفس آنها به حدّى مطيع شيطان شده است كه شيطان را همه كاره امور خود كرده‏اند و زندگى خود را با دستور شيطان مى‏چرخانند و عقل خود را از كار انداخته و دوستان شيطان شده‏اند ، همچنان كه خداوند متعال فرموده است : « اِنّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ اَوْلياءَ لِلَّذينَ لا يُؤمِنُونَ » [ 1 ] پس از آن كه امام ( ع ) آنان را فرمانبردار شيطان معرفى مى‏كند به بعضى از امورى كه شيطان در آن دخالت مى‏كند اشاره مى‏فرمايد كه شيطان آنها را شريك خود مى‏گرداند و وقتى شيطان بر كارهاى آنها مسلّط شود و نظام امر آنها را به دست گيرد به دلخواه خود ، آنها را به هر طرف كه بخواهد مى‏كشاند . به كار بردن كلمه « اشراك » در اين مورد به شرط اين كه جمع « شرك » ( دام صيد ) باشد استعاره زيبايى است ، چون فايده دام شكارى است كه صياد قصد صيد او را كرده است و آن گروه به اين لحاظ كه تحت تسلّط شيطان قرار دارند و به دستورات او عمل مى‏كنند اسباب وسيله‏اى هستند كه شيطان توسط آنها مردم ديگر را به مخالفت با امام وقت و خليفه خدا در زمين برمى‏انگيزد . آنها شباهت به دامى دارند كه شيطان به وسيله اموال و زبان آنها فريب داده به باطل مى‏كشاند و مردم پيرو شيطان همچون ابزارى براى باطل در دست شيطانند و با زبان آنها مردم را به باطل دعوت مى‏كند ، به همين سبب امام ( ع ) كلمه اشراك را براى پيروان شيطان استعاره آورده است . و اگر « اشراك » را به معناى شريك بگيريم مفهوم آن روشن است و نيازى به توضيح ندارد . پس از توضيح فوق ، امام ( ع ) همراهى شيطان با پيروان گمراهش را به پرنده‏اى تشبيه كرده است كه در لانه خود جا گرفته ، تخم مى‏گذارد و سپس [ 1 ] سوره اعراف ( 7 ) : آيه ( 27 ) : ما شياطين را دوستدار آنان كه ايمان نمى‏آورند قرار داديم . [ 561 ] جوجه مى‏كند ، و جاگزينى شيطان در سينه آنها و همراهى تنگاتنگ آنها با شيطان را به پرنده و لانه گرفتن و تخم‏گذارى و جوجه‏دار شدنش تشبيه كرده است ، همچنين تربيت و نموّ شيطان در دامن آنها كنايه و استعاره است براى تربيت آنها با باطل و همراهى ابليس با آنها و جدا نشدنش از آنان ، به نحوى كه كودك در دامن پدر و مادر تربيت يافته و رشد مى‏كند . امام ( ع ) در دو جمله اوّل سجع مطرّف را رعايت كرده و در دو جمله بعدى سجع متوازى را . فرموده است : فنظر باعينهم و نطق بالسنتهم جمله فوق امام ( ع ) به اين معنى است كه مخالفان حضرت اختيار امورشان را به شيطان واگذاشتند و عقل خود را به كار نگرفتند ، مگر به متابعت از شيطان و مشاركت او . قوله فركب بهم الزلل و زيّن لهم الخطل اشاره به نتيجه پيروى از شيطان است كه به وسيله آنها به مقاصدش مى‏رسد ، آنها را در كارهايشان از دستورات خدا بيرون مى‏آورد و گفتار آنها را از فرمان خدا خارج مى‏كند كه مقصد از « تزيّن لهم الخطل » همين است ، بدين سبب شيطان به وسيله آنها بر كار انحراف مسلّط شده و امور فاسد و زشت را در نظر آنها مى‏آرايد و ثمره پيروى از شيطان اين است كه شيطان به وسيله آنها به اميال خود دست مى‏يابد و آن عبارت است از افتادن به لغزشها و خطاها در افعال ، و مجذوب شدن به گفتار زشت در اقوال . فرموده است : فعل من قد شرّكه الشّيطان فى سلطانه و نطق بالباطل على لسانه جمله بالا اشاره به اين است كه افعال و اقوالى كه از آنها بر خلاف دستورات خدا صادر مى‏شود به خاطر اين است كه به پيروى از شيطان و مشاركت او صادر مى‏شود . ضمير سلطانه ، به كسى برمى‏گردد كه شيطان را در اراده و اختيارى كه خدا در اعمالش به او داده شريك كرده است . [ 562 ] كلمه « فعل » به عنوان مصدر ، منصوب است يا ممكن است مفعول فعل مقدّر فعلوا باشد ، يا مفعول « اتّخذوا » در جمله ما قبل ، كه در اين صورت « فعل » در معنى با « اتّخذوا » موافق است نه در لفظ . در اين دو جمله آخر رعايت سجع مطرّف شده است . خدا به حقّ داناتر است .