جستجو

و من خطبة له ع في استنفار الناس إلى أهل الشام بعد فراغه من أمر الخوارج و فيها يتأفف بالناس و ينصح لهم بطريق السداد

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

34 خطبه‏اى از آن حضرت ( ع ) آنگاه كه لشكر به جنگ با شاميان بسيج مى‏كرد ملول و دلتنگم از شما . از اين همه سرزنشهايتان به تنگ آمده‏ام . آيا به عوض زندگى آخرت به زندگى دنيا خشنود شده‏ايد ؟ آيا ذلّت را جانشين عزّت خواسته‏ايد ؟ هنگامى كه شما را به جنگ دشمنتان فرا مى‏خوانم ، چشمهايتان در چشمخانه به دوران مى‏افتد ، گويى كه در لجّه مرگ دست و پا مى‏زنيد و از وحشت آن هوش از سرتان پريده است . راه گفت و شنودتان با من بسته است و در پاسخ سخنانم ، حيرت زده و سرگردانيد . دلهايتان چون دلهاى جن زدگان است و عقل از سرتان پريده است . در اين روزهاى چون شب ظلمانى ، چگونه به شما اعتماد كنم ؟ كه هرگز آن ستونى نبوده‏ايد كه بر آن تكيه توان داد . و يارانى توانمند نيستيد كه به هنگام نياز ، نيازى برآوريد . همانند اشترانى هستيد كه چراننده آنها گم شده و چون از جانبى گرد آيند از جانب ديگر پراكنده شوند . به بقاى خداوند سوگند ، كه افروختن آتش جنگ را ، چه نامناسب مردمى هستيد . شما را مى‏فريبند و شما فريب دادن نتوانيد . دشمن ، زمينهايتان را يك يك مى‏گيرد و به خشم نمى‏آييد . چشم دشمن همواره در شما مى‏نگرد و شما به خواب غفلت و بى‏خبرى رفته‏ايد . به خدا سوگند ، آنان كه يكديگر را واگذاشتند و يارى نكردند مغلوب شدند . پندارم كه چون جنگ درگير شود و كشتار به غايت رسد ، چنان از گرد پسر ابو طالب پراكنده شويد كه ديگر بازگشتى برايتان نباشد ، بدانگونه كه سر بريده ديگر به بدن نچسبد . [ 99 ] به خدا سوگند ، كسى كه به دشمن امكان دهد كه گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانهايش را خرد كند و پوستش را بردرد ، چه ناتوان مردى است و چه كم دل و ترسوست تو اگر خواهى همانند چنين مردى باشى ، خود دانى ، ولى من به خدا سوگند ، پيش از آنكه به دشمن فرصتى چنين دهم ، با شمشير مشرفّى خود ، چنانش مى‏زنم كه استخوانهاى كاسه سرش در هوا پراكنده و دستها و پاهايش جدا گردد . خدا ، زان پس ، هر چه خواهد همان كند . اى مردم ، مرا بر شما حقى است و شما را بر من حقى است . حقى كه شما به گردن من داريد ، اندرز دادن و نيكخواهى شماست و غنايم را بتمامى ، ميان شما تقسيم كردن و تعليم دادن شماست تا جاهل نمانيد و تأديب شماست تا بياموزيد . حقى كه من به گردن شما دارم ، بايد كه در بيعت وفادار باشيد و در روياروى و پشت سر نيكخواه من باشيد و چون فرا مى‏خوانمتان به من پاسخ دهيد و چون فرمان مى‏دهم فرمان بريد .