متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 556 )
69 نامهاى به حارث همدانى
به رشتهى قرآن چنگ بياز ، پندهايش را پذيرا باش ، حلال و حرامش را محترم بشمار ، حقايق گذشته را تصديق كن و از گذشتهى دنيا ، آيندهاش را چراغ عبرتى بساز ، چرا كه پارههاى تاريخ با يك ديگر همانند باشد و در نهايت پايانش به آغازش مىپيوندد و تمامتش در حال دگرگونى باشد و ماندگار نباشد . نام خداى را بزرگتر از آن شمار كه جز در موضع حق يادآور آن شوى از مرگ و از فراسويش بسيار ياد كن و جز در صورتى كه از كارنامهى خويش اطمينان كامل يابى آن را
[ 380 ]
آرزو مكن .
از انجام دادن هر كارى كه به انگيزهى سود شخصى خوشايند باشد ، اما با در نظر گرفتن مصلحت اجتماعى مسلمانان ناخوشايند ، بر حذر باش ، و از هر كار پنهانى كه افشايش شرم آورد ، بپرهيز و از هر كارى كه چون كنندهاش بازجويى شود ، انكارش كند ، يا پوزش بخواهد ، دورى گزين ، و آبروى خويش را تختهنشان تير طعنه مساز .
هر چه را مىشنوى ، در ميان مردم بازگو مكن كه همين در آلودگى به دروغ بسنده است ، و در برابر آن چه مردم مىگويند ، موضع رد و انكار مگير كه همين در گرفتارى به جهل كافى است غيظ خويش فرو خور به هنگام خشم شكيبا باش و در عين حاكميت و قدرت چشم پوشى كن ، تا عاقبت از آن تو باشد . از تمامى نعمتهايى كه خدا ارزانيت داشته است به بهترين وجه بهرهگير و هرگز هيچ يك از نعمتهاى خداوندى را كه در اختيار دارى تباه مكن ، و چنان باش كه آثار نعمتهاى خدا بر تو آشكارا ديده شود .
( 557 ) بدان كه برترين مومنان كسى است كه در تقديم جان و مال و خاندان خويش امتياز بيشترى بيابد ، چه ، بىگمان ارزشهايى كه تو تقديم مىدارى و پيش مىفرستى ، اندوختهاى ويژهى تو باشد ، و آن چه به جا مىنهى ، از آن ديگران است .
از دوستى با سبك مغزان هرزانديش و بدكاران و بدنامان بپرهيز كه ياران آدمى آيينهسان نمايانگر شخصيت انساناند .
در شهرهاى بزرگ مسكن گزين چرا كه فراهم آورندهى انبوهههاى مسلمان است و از منازل و محلهاى فراموش شده و بريده از خلق كه طاعت حق را ياران كمترى دارد دورى كن . در تلاش انديشه به همان بسنده كن كه به كارت آيد ، از گعدههاى گذرگاهان بپرهيز كه صحنههاى حضور شيطان و گسترهى فتنهها باشد . بيشتر در زندگى كسانى بنگر كه بر آنان امتياز دارى ، كه اين از ابواب شكر است . روز جمعه پيش از حضورت در نماز جمعه مسافرت مكن ، مگر انگيزه و هدف سفرت الهى باشد يا با توجيه پذيرفتهاى ديگر . در تمامى جريانهاى زندگيت خداى را فرمانبر باش كه فرمانبرى خدا را ، بر هر فرض ديگرى امتياز است . نفس خويش را در واداشتن به عبادت ، فريب ده و با آن مدارا كن ، بى درشتى و خشونت در حالاتى به كارش گير كه حال و نشاط دارد ، مگر در انجام دادن واجبات كه به هر حال بايد در زمان مقرر به انجام دادنشان تن دهد . و زنهار كه مرگت به زمانى در رسد كه تو در طلب دنيا از پروردگارت گريزان باشى
[ 381 ]
از يارى و دوستى فاسقان دورى كن كه شر به شر مىپيوندد ، شكوه خداى را پاس دار و دل را به دوستى دوستانش دلبند ساز ، و از خشم بترس كه لشگر بزرگى از لشگريان ابليس است .
و السلام