جستجو

و من كتاب له ع إليه أيضا

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

65 نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) نيز به معاويه اما بعد ، وقت آن رسيده كه ديده بصيرت بگشايى و از آنچه عيان است ، منتفع شوى . اما تو به همان راهى كه گذشتگانت مى‏رفتند ، قدم نهادى و دعويهاى باطل كردى . مشتى دروغ برساخته‏اى و در اذهان عوام انداخته‏اى . مقامى به خود بستى كه از شأن تو بس برتر است و چيزى را كه براى ديگران اندوخته شده بود ، بربودى . به جهت فرار از حق ، بيعتى را كه از گوشت و خونت بر تو لازمتر است ، انكار كردى و آنچه را كه هنوز گوش تو از آن پر و سينه‏ات از آن انباشته است ، ناشنيده انگاشتى . بعد از حق ، جز گمراهى آشكار چه تواند بود و بعد از صراحت ، جز آميختن حق به باطل چه توان يافت . پس حذر كن از شبهت و از آميختن آن به حق و باطل بپرهيز . كه زمان درازى است كه فتنه پرده‏هاى خود آويخته و ظلمت آن ديدگان را كور ساخته است . [ 773 ] نامه‏اى از تو به من رسيد ، سراسر سخن پردازى و مبهم و مغشوش ، در آشتى جويى ، سست و ناتوان . افسانه‏هايى كه در بافتن آن نه دانشى به كار رفته و نه خردى . همانند كسى شده‏اى كه بر روى ريگ روان راه مى‏سپرد يا در بيابانى تاريك ، بى‏آنكه راه را بشناسد ، گام بر مى‏دارد . مى‏خواهى به جايى فرا روى كه براى تو دست نايافتنى است و به راهى روى كه نشانه‏هايش ناپيداست . عقابان بلند پرواز به اوج آن نتوانند رسيد كه در بلندى همبر عيوق است . پناه مى‏برم به خدا ، كه پس از من بست و گشاد كارهاى مسلمانان را تو بر دست گيرى . يا تو را منصبى دهم كه با يكى از آنها عقدى توانى بست يا پيمانى توانى نهاد . پس ، هم اكنون ، در پى چاره كار خويش باش كه اگر تقصير و كوتاهى كنى ، بندگان خدا به سوى تو بسيج شوند و درهاى چاره به رويت بسته گردد ، و آنچه امروز از تو مى‏پذيرند ، ديگر نخواهند پذيرفت . والسلام .