جستجو

و من كتاب له ع إلى أبي موسى الأشعري و هو عامله على الكوفة و قد بلغه عنه تثبيطه الناس عن الخروج إليه لما ندبهم لحرب أصحاب الجمل

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

63 نوشتارى ديگر ابو موسى اشعرى از جانب حضرت ، حكمرانى كوفه را داشت و درست در هنگامى كه مولا پيروانش را براى سركوبى توطئه‏گران جمل بسيج مى‏كرد ، گزارشى حكايت‏گر آن بود كه ابوموسى مردم را از حركت باز مى‏دارد . امام ، به او چنين نوشت : ( 550 ) از : بنده‏ى خدا على ، امير مومنان . به : عبد الله پسر قيس . اما بعد ، سخنى از تو گزارش داده شده است كه هم به سود تو و هم به زيانت قابل تفسير است . اينك تا پيك من ترا فرا رسيد ، دامن به كمر زن و كمربند محكم كن ، از سوراخت بيرون شو و هر كه را در حوزه‏ى حاكميت تو است ، بسيج كن . اگر پا بر جايى روان شو و اگر وارفته‏اى دور شو ، كه به خدا سوگند ، هر جا كه باشى به سراغت آيند و تا شير و كره و مايه و جامدت را درهم نكنند ، از تو دست برندارند ، تا آنجا كه [ 375 ] فرصت نشستن نيابى و راه پس پشت و پيش رويت را با ترسى يكسان آكنده يابى فتنه‏اى كه اينك درگير آنيم ، نه چنان ساده است كه تو در انديشه‏ى خامت مى‏پرورى ، زيرا بلاى اجتماعى بزرگى است كه ناگزير بايد چونان اشترى چموش ، رامش كرد ، بر آن نشست و ناهمواريهاى راه را هموار كرد . اينك خرد خويش را به كار گير ، سرنوشت خود را مالك شو و بهره‏ى خويش را به دست آر . و اگر اين همه را خوش نمى‏دارى از ما فاصله گير و به سويى رو كن كه در آن نه گشايشى خواهى يافت و نه راه نجاتى . كه چون تويى را همين سزد كه همچنان خفته باشى و به دست ديگران كار به سرانجام رسد ، چونان كه كسى نپرسد ، فلانى كجا باشد ؟ به خدا سوگند جنگى كه ما در پيش داريم ، حق است و همراهى با صاحب حق . و مرا چه باك كه بى‏دينان چه نقشى بازى كنند . و السلام