جستجو

و من كتاب له ع إلى أبي موسى الأشعري و هو عامله على الكوفة و قد بلغه عنه تثبيطه الناس عن الخروج إليه لما ندبهم لحرب أصحاب الجمل

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 767 ] 63 نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به ابو موسى اشعرى كه عامل او در كوفه بود . به امام خبر رسيد كه بدان هنگام كه مردم را به جنگ با اصحاب جمل فرا مى‏خوانده ، ابوموسى ، كوفيان را از رفتن به جنگ باز مى‏داشته و به نشستن در خانه ترغيب مى‏كرده است . از بنده خدا ، امير المؤمنين به عبد الله بن قيس . اما بعد ، از تو به من سخنى رسيده كه هم به سود توست و هم بر زيان تو . چون فرستاده من ، با پيام من نزد تو آيد ، دامن بر ميان زن و بند كمر استوار نماى و از سوراخت بيرون آى و ، كسانى را كه با تو هستند ، فراخوان . اگر ديدى كه بايد از من اطاعت كنى ، به نزد من آى و اگر در ترديد بودى از آن مقام كه تو را داده‏ام كناره‏گير . به خدا سوگند ، هر جا كه باشى تو را بياورند و رهايت نكنند تا راه چاره بر تو بسته شود و سرگردان مانى و كره‏ات با شير و گداخته‏ات با ناگداخته آميخته شود . تو را وادارند كه بشتاب از جاى برخيزى و از پيش رويت چنان ترسان شوى كه از پشت سرت . اين مهم را آسان مپندار كه بلايى است بزرگ . بايد بر اشترش نشست و توسنش را رام كرد و كوههايش را چون دشت هموار ساخت . پس عقلت را به فرمان آور و رشته كار خود به دست گير . و نصيب و بهره خويش درياب . اگر آمدن را خوش ندارى از كار كناره گير و به تنگناى خود گريز . جايى كه در آن ، راه رهايى بسته است . سزاست كه ديگران آن كار را كفايت كنند و تو در خواب باشى آنسان ، كه هرگز كس نپرسد كه فلان كجاست ؟ به خدا سوگند ، كه اين جنگ جنگى است بر حق . همراه كسى كه او نيز بر حق است . و او را باكى نيست كه ملحدان چه كردند . والسلام .