جستجو

و من كتاب له ع إلى طلحة و الزبير مع عمران بن الحصين الخزاعي ذكره أبو جعفر الإسكافي في كتاب المقامات في مناقب أمير المؤمنين عليه السلام

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

54 نامه‏اى به طلحه و زبير ، توسط عمران پسر حصين خزاعى ، اين نامه را ابو جعفر اسكانى به عنوان مناقب امير مومنان آورده است ( 540 ) اما بعد ، شما دو تن هر چند در مقام كتمان باشيد ، خود مى‏دانيد كه من حكومت بر مردم را آهنگ نكردم تا اين كه خود خواستند ، و به بيعت گرفتن دستى نيازيدم تا مردم خود بيعت كردند ، و شما نيز از كسانى بوديد كه روى به من آورديد و بيعت كرديد . اين نيز ، مسلم است كه بيعت آن روز مردم ، نه از ترس نيروى مسلطى در صحنه بود ، و نه به طمع نقدينه‏اى در بساط . با اين وصف ، اگر شما دو تن ، بيعت مرا داوطلب بوديد ، تا دير نشده ، بازگرديد و در پيشگاه خداوند توبه كنيد ، و اگر از سر اكراه بيعت كرده‏ايد ، اين شما بوده‏ايد كه مرا در فرمانروايى بر خويش راه داده‏ايد ، كه فرمانبرى را تظاهر كرده‏ايد و نيت نافرمانى را پنهان داشته‏ايد ، اما به جان خويشم سوگند كه شما را در تقيه در مقايسه با ديگر مهاجران هيچ ويژگى نبوده است ، و پس زدن بيعت پيش از پانهادن به نظام اين حكومت از خروج پس از اقرار ، بسى ساده‏تر بود . [ 368 ] شما بر اين پنداريد كه عثمان را من كشته‏ام . در اين زمينه آن گروه از مردم مدينه كه در جريان درگيرى ما بى‏طرف مانده‏اند ميان من و شما داورى كنند تا هر كس به اندازه‏ى گناهش كيفر شود . ديگر بار من از شما دو پيرمرد مى‏خواهم كه در راى خويش تجديد نظر كنيد ، كه اينك تنها زيانتان سرشكستگى است ، اما اگر دير بجنبيد ، گرفتار سرشكستگى و آتش مى‏شويد . و السلام