جستجو

و من كتاب له ع إلى أمرائه على الجيش

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

50 نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به فرماندهان لشكرها از بنده خدا على ، امير المؤمنين به نگهبانان مرزها . اما بعد . شايسته است كه والى اگر مالى به دستش افتاد يا به نعمتى مخصوص گرديد ، نسبت به افراد رعيتش دگرگون نشود . بلكه نعمتى كه خدا به او ارزانى مى‏دارد ، سبب فزونى نزديكى او به بندگان و توجه و مهربانيش به برادرانش گردد . بدانيد ، حقى كه شما بر عهده من داريد ، اين است كه چيزى را از شما مخفى ندارم ، جز اسرار جنگ را و كارى را بى‏مشورت شما نكنم ، جز اجراى حكم خدا را . و حقى را كه از آن شماست از موعد خود به تأخير نيفكنم و تا به انجامش نرسانم از پاى ننشينم و حق شما را به تساوى دهم . چون چنين كردم ، بر خداست كه نعمت خود بر شما عنايت كند و بر شماست كه از من فرمان ببريد و اگر شما را فرا خواندم درنگ روا نداريد و در انجام دادن كارى ، كه صلاح شما را در آن مى‏دانم ، قصور مورزيد و در راه حق خود را به سختيها افكنيد . [ 715 ] اگر در آنچه مى‏گويم خلاف روا داريد ، هيچكس در نزد من ، خوارتر و بى‏ارج‏تر از آنكه سر بر تافته و به راه كج رفته است ، نخواهد بود . من او را سخت عقوبت خواهم كرد و او را از عقوبت من رهايى نيست . پس اين فرمان را از هر كه بر شما امير است بپذيريد و در آنچه خداوند كارهايتان را بدان به صلاح مى‏آورد ، از ايشان فرمان بريد . والسلام .