متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 457 )
[ 315 ]
27 نامهاى به محمد پسر ابى بكر به هنگام واگذارى ادارهى امور مصر به او
در برابر مردم فروتن باش و با آنان نرم خويى و انعطاف پذيرى پيشه كن .
و در برخورد با آنان گشادهرو باش و برابرى را هر چند در نگاه و اشارههاى تعارف آميز پاس دار ، تا زورمندان در ظلم تو طمع نبندند و ناتوانان از عدالتت نوميد نشوند . كه خداى متعال شما انبوههى بندگانش را از كارهاى كوچك و بزرگ و پنهان و آشكارتان مورد سوال قرار مىدهد . پس اگر عذاب كند اين شماييد كه ستمكارترينايد و اگر ببخشايد اين خداوند است كه كريمترين است .
( 458 ) و شما اى بندگان خدا ، بدانيد كه خويشتنبانان نقد دنيا و آيندهى آخرت را يكجا بردند ، با دنيا داران در دنياشان شركت جستند ، بى آن كه اهل دنيا در آخرت آنان شركت جويند . از خانه و خوراك دنيا چنان بهره بردند كه بهترين است . از همانى كه رفاه زدهگان بهره برند ، بهرهمنداند و به دستاوردهايى همانند دستاورد خود كامگان مستكبر ، دست يابند . سپس با توشهاى رساننده و كالايى پرسود از اين جهان رخت بربندند . لذت زهد دنيا را در همين جهان مىچشند و به يقين بر اين باوراند كه فردا در حيات آخرت با خدا همسايهاند ، هر دعايى كه كنند پذيرفته باشد و سهمشان از هيچ لذتى كم و كاستى ندارد .
پس اى بندگان خدا ، مرگ و نزديكيش را همواره هشداريد و آن را ساز و برگى در خور فراهم آريد ، زيرا كه مرگ جريانى سترگ و مشكلى بس سنگين به همراه مىآورد ، خيرى مطلق كه هيچ گاه شرى همراهش نباشد يا شرى كه هرگز خيرى به همراه ندارد .
پس چه كسى به بهشت نزديكتر از كسى است كه براى آن كوشيده است ؟ و چه كسى به آتش نزديكتر از كسى است كه براى آن تلاش كرده است ؟ و شما ، همه ، در
[ 316 ]
پىگرد مرگايد ، اگر بمانيد و بايستيد فراتان مىگيرد و اگر بگريزيد به چنگتان مىآورد ، و او از سايهتان به شما وابستهتر باشد آرى ، مرگ به زلفانتان گره خورده است و طومار دنيا در پى شما در هم نورديده مىشود . پس ، هشداريد از آن آتشى كه عمقى ژرف ، سوزشى سخت و شكنجههايى نو به نو دارد . سرايى كه با مهر بيگانه باشد ، در آن گوش به صدايى سپرده نمىشود و رنج و گرفتارى كسى پايان نمىگيرد .
اگر مىتوانيد ، همراه ترس شديد از خداوند ، خوش بينىتان را نيز حفظ كنيد و بيم و اميد خود را از كف منهيد ، زيرا كه خوش بينى بنده به پروردگار ، درست به مقدار ترس او است از پروردگارش ، و خوشبينترين مردمان به خداوند كسى است كه خدا ترسى او از همه سختتر است .
( 459 ) اى محمد پسر ابى بكر ، اين را بدان كه سرپرستى و فرماندهى مصريان را به تو سپردهام كه عظيمترين لشگر خويشش مىدانم . از اين رو سزا است كه با من خويش از در مخالفت درآيى و با او درآويزى و بدين وسيله از دين خود دفاع كنى ،
هر چند كه فرصت فرمانرواييت تنها ساعتى از عمر تاريخ باشد .
خداى را براى خشنودى هيچ يك از آفريدههايش خشمگين مكن ، چرا كه با نگهدارى خدا ، هر كه و هر چه جز خدا را از دست داده باشى جبران خواهد شد ، اما هيچ چيزى جايگزين خدا نمىتواند شد .
هر نمازى را در وقت خاصش كه مقرر شده است به جاى آر ، نه براى داشتن وقت آزاد ، نمازى را زودتر از وقتش بگذار ، و نه به دليل درگيريهاى ديگر ، نمازى را از زمان ويژهاش به تاخير انداز . و بدان كه هر كار ديگرت در ارزش ، تابع نمازت خواهد بود .
( 460 )
بخشى است از همان نامه
بىگمان رهبر راستاى هدايت با رهبر كژ راههى سقوط همرتبه نباشد ،
همچنان كه دلدادهى پيامبر با دشمنش نمىتواند برابر باشد . پيامبر خدا كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد مرا سخنى گفت و بر سخنش تاكيد داشت كه : « من بر امت
[ 317 ]
خود نه نگران مومنم و نه نگران مشرك ، چرا كه مومن در حريم ايمان خويش مصونيت الهى دارد و مشرك را خداوند با شركش ريشه كن مىكند . نگرانى من تنها از هر آن كسى است كه درونى دو چهره و زبانى عالمانه دارد ، حرف و شعارش مطابق ارزشهاى شناختهى شما باشد ، اما اعمالش با ضد ارزشهايى هماهنگى دارد كه با فرهنگ شما بيگانه است » .