جستجو

و من كتاب له ع إليه أيضا

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

( 438 ) [ 302 ] 10 نامه‏اى ديگر به معاويه راستى را چه توانى كرد آن گاه كه جايگاهت ، عريان از پيرايه‏هاى دنيا كه با آرايه‏هايش نشاط مى‏آفريند و با لذتهايش مى‏فريبد فرا رويت قرار گيرد ؟ اين تويى كه دعوت دنيا را پاسخ گفته‏اى و رهبريش را پذيرا شده‏اى و به اطاعت دستورهايش تن در داده‏اى ، و بى‏شك زود باشد كه خويش را زندانى چنان نگهبانى بيابى كه رهايى بخشيدنت در توان هيچ قدرتى نباشد ، پس ، از اين جريان كناره‏بگير و براى حسابرسى آماده شو ، و در رويارويى با آن چه سرنوشت محتوم تو است ، چالاك باش و گوش به اغواگران مسپار ، اگر چنين نكنى ناگزير آن چه را كه مربوط به خويشتن تو است و خود از آن بى‏خبرى ياد آورت مى‏شوم . آرى ، تو آن رفاه زده‏اى كه شيطان دستاويزش را از تو فراچنگ آورده ، در تو به آرزوى خويش رسيده ، در وجودت همانند خون و روح جريان يافته است . اى معاويه ، بگو تا بدانم كه شما امويان از چه زمانى بى هيچ سابقه‏ى درخشان و شرافت نمايانى سياستمداران ملت و رهبران انقلاب اين امت شده‏ايد ؟ بگذريم از آن پيشينه‏ها كه نگون بختى مى‏آورد و از آن بايد به خدا پناه برد و من هشدارت مى‏دهم كه همچنان در كژ راهه‏ى فريب آرزو با دو چهرگى راه گذشته را پى‏گيرى ( 439 ) مرا به نبرد خوانده‏اى ، پس مردم را در يك سو واگذار و خود به سوى من بيرون آى دو گروه را از پيكار معاف‏دار ، تا روشن شود چه كسى بر صفحه‏ى قبلش زنگار و بر چشمانش حجاب آويخته است آرى ، من ابوالحسن ، كشنده‏ى جد ، دايى و برادر تو در جنگ بدرم همان شمشير امروز نيز با من است و با همان قلب با دشمن خويش رو به رو مى‏شوم . بى آن كه دين تازه‏اى آورده باشم يا پيامبر ديگرى گزيده باشم . و اين نيز واقعيت مسلمى است كه من در همان راستاى روشنى هستم كه شما امروزش به دلخواه وانهاده‏ايد و نشان داده‏ايد كه انتخاب ديروزينتان از سر ناگزيرى بود . ( 440 ) [ 303 ] از ديگر سو ، تو باورت شده كه به راستى به خونخواهى عثمان برخاسته‏اى تو زمينه‏ها و جايگاه اصلى اين جنايت را نيك مى‏شناسى ، اگر به راستى آهنگ خونخواهى دارى ، آن را از همان جا بايد بجويى بارى ، گويى مى‏بينمت كه چون جنگ تو را بگزد ، همانند اشترانى كه زير بار گران مانده‏اند ، از جنگ فرياد برآرى ، و پندارى هم اكنون تو با گروهت بى‏تاب از ضربه‏هاى پياپى و قضاى حتمى الهى و مشاهده‏ى ياران كه يكى پس از ديگرى به خاك و خون مى‏غلتند مرا به حكميت كتاب الهى فرا مى‏خوانيد ، در حالى كه آن لشگريان يا در موضع كفر و انكار حق هستند ، يا بيعت كنندگانى كه از بيعت خويش دست برداشته‏اند .