جستجو

و من كلام له ع كلم به عبد الله بن زمعة و هو من شيعته و ذلك أنه قدم عليه في خلافته يطلب منه مالا فقال ع

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 204 ] 223 گفتار آن حضرت خطاب به عبد اللَّه بن زمعه كه از شيعيانش بود و در دوران خلافتش از او درخواست مال كرد : إِنَّ هَذَا اَلْمَالَ لَيْسَ لِي وَ لاَ لَكَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَيْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِينَ وَ جَلْبُ أَسْيَافِهِمْ فَإِنْ شَرِكْتَهُمْ فِي حَرْبِهِمْ كَانَ لَكَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلاَّ فَجَنَاةُ أَيْدِيهِمْ لاَ تَكُونُ لِغَيْرِ أَفْوَاهِهِمْ جلب : مال به دست آمده ، درباره اين لغت شارح مى‏گويد با خاء نيز خوانده شده ولى معناى مناسبى براى آن ذكر نكرده است . جناة الثمر : ميوه‏اى كه از درخت چيده مى‏شود . اين سخنان را امام ( ع ) خطاب به يكى از شيعيان و دوستانش به نام عبد اللَّه بن زمعه ، كه در هنگام خلافت و زمامدارى آن حضرت خدمتش شرفياب شد و درخواست كمك مالى كرد ، فرمود : « اين مال نه از آن من است و نه از آن تو ، اين غنيمت مسلمانان و دست آورد شمشيرهاى ايشان است ، اگر تو با آنان در نبرد با كافران شركت داشته‏اى تو را نيز مانند آنها سهمى خواهد بود ، و گرنه حاصل دسترنج آنان طعمه ديگران نخواهد شد . » [ 205 ] مقتضاى ظاهر سخن آن است كه اين مرد از حضرت درخواست بخشش كرد ولى امام ( ع ) از اين كار خوددارى فرمود و براى او دليل آورد كه مال و ثروتى كه نزد او قرار دارد ملك خصوصى او نيست بلكه از بيت المال عموم مسلمانان و اندوخته آنهاست كه از طريق نبرد با كفار و با ضرب شمشير از آنان به غنيمت گرفته‏اند ، و قرآن دستور داده است كه يك پنجم آن را چگونه و در چه مواردى تقسيم كنند : « وَ اعْلَمُوا اَنّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْى‏ءٍ فَأنَّ للَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرّسُولِ وَلِذىِ الْقُرْبى‏ وَ اليَتامى‏ وَ المَساكينِ و أبْنِ السَّبيل [ 1 ] » ، و چهار قسمت باقيمانده سهم كسانى است كه در جنگ با كفار حضور داشته‏اند ، و طريقه تقسيم اين قسمت نيز به اختلاف ذكر شده است ، شافعى گفته است كه سه قسمت به رزمندگان اسب سوار مى‏دهند و يك سهم به پيادگان و ابو حنيفه فتوا داده است كه به اسب سواران دو سهم و به پيادگان يك سهم و طريقه اهل بيت و امامان شيعه نيز مطابق دستور اخير است . اما اين كه حضرت آن شخص را چيزى نداد ، و او را ردّ فرمود به اين دليل است كه يا او از سهام جنگجويان طلب كرد ، در صورتى كه از ايشان نبود و يا اين كه قبل از آمدن او خمس تقسيم شده و چيزى از آن باقى نمانده بود و يا اين كه خمس به او نمى‏رسيد چون استحقاق نداشت ، زيرا نه از مساكين و فقيران و نه ابن السبيل و در راه مانده بوده ، و درباره سهم خدا تمام مفسّران معتقدند كه اين عنوان از باب تعظيم ذكر شده است ، نه اين كه يك قسمت به اين منظور اختصاص يابد ولى در تقسيم خمس به اختلاف ، رأى داده‏اند ، بعضى بر سه قسمت و عده‏اى بر چهار قسمت و گروهى كه از جمله آنها ابن عباس و قتاده و جمعى ديگر از مفسران مى‏باشند گفته‏اند بر پنج بخش تقسيم مى‏شود كه دو سهم خدا و پيامبر يكى حساب شده و يكجا در اختيار [ 1 ] سوره انفال ( 8 ) قسمتى از آيه ( 40 ) يعنى : آنچه را كه به غنيمت گرفته‏ايد يك پنجم آن براى خدا و پيامبر و خويشاوندان او ، و يتيمها و نيازمندان و در راه ماندگان مى‏باشد . [ 206 ] پيامبر قرار مى‏گيرد ، امّا آنچه از پيشوايان معصوم نقل شده ، تقسيم بر شش قسمت است به اين حساب كه دو سهم خدا و رسول ، در زمان حيات پيامبر به خود آن حضرت اختصاص دارد ولى پس از وفات ايشان ، اين دو سهم با سهم ذوى القربى ، يكجا به قائم مقام او مى‏رسد كه به مصرف خود و خانواده‏اش از بنى هاشم برساند ، و سه بخش ديگر را هم به يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان از سادات بدهد و اين از ويژگيهاى بنى هاشم و در حقيقت به جاى صدقات ديگرى است كه بر ايشان حرام است و به مستحقان ديگر از بقيّه مردم غير سادات مى‏رسد ، امّا درباره سهم پيامبر ( ص ) ، ائمه چهارگانه اهل سنت بر اين عقيده‏اند كه سهم آن حضرت پس از وفاتش در امور مهمه مسلمانان و تجهيزات جنگى از قبيل سلاح و وسيله سوارى خرج و صرف مى‏شد ، بنابراين امام ( ع ) از اين سهم ، هم نمى‏توانست به آن مرد كمك كند و به دليل اين كه از يتيمان و ذوى القربى نبود از اين دو بخش هم محروم بود ، و از قسمتهاى ديگر هم كه ويژه مبارزان بود خود را مجاز به كمك كردن به او نمى‏دانست چنان كه فرمود : در اين مال اندوخته مسلمانان و دست‏آورد شمشيرهاى آنان است ، پس اگر تو هم در جنگ با ايشان شريك بودى در غنيمت هم با آنان شريك خواهى بود و گر نه از آن بهره‏اى ندارى ، امام ( ع ) در اين سخن ، واژه فى‏ء و غنيمت را يكى دانسته است در صورتى كه به عقيده شافعى و طبق رواياتى كه از شيعه نقل شده فى‏ء مالى است كه از كافران بدون جنگ و مبارزه گرفته شود بر خلاف غنيمت . گفتار امام : و الاّ . يعنى و اگر با آنان در جنگ شركت نداشته‏اى ، اين شرطى است كه جزاى آن فجناة ايديهم تا آخر مى‏باشد يعنى چيده دست آنها براى دهان ديگران شايسته نيست . و چون به دست آوردن مبارزان و جنگجويان اموال كافران را ، شباهت به جمع‏آورى ميوه و چيدن از درخت دارد ، امام ( ع ) واژه [ 207 ] جناة را براى آن استعاره آورده كه از فصيحترين استعاره‏ها مى‏باشد و همانند ضرب المثلى شده است براى شخصى كه مى‏خواهد در ثمره و نتيجه عملى كه ديگران انجام داده و زحمتش را كشيده‏اند خود را شريك سازد . توفيق از خداست .