متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
224 و از سخنان آن حضرت است
به خدا ، اگر شب را روى اشتر خار مانم بيدار ، و از اين سو بدان سويم كشند در طوقهاى آهنين گرفتار ، خوشتر دارم تا روز رستاخيز بر خدا و رسول ( ص ) درآيم ، بر يكى از بندگان ستمكار ، يا اندك چيزى را گرفته باشم به ناسزاوار . و چگونه بر كسى ستم كنم به خاطر نفسى كه به كهنگى و فرسودگى شتابان است و زمان ماندنش در خاك دراز و فراوان .
به خدا عقيل را ديدم پريش و سخت درويش . از من خواست تا منى از گندم شما بدو دهم ، و كودكانش را ديدم از درويشى موى ژوليده ، رنگشان تيره گرديده گويى بر چهرههاشان نيل كشيده ، و پى در پى مرا ديدار كرد و گفته خود را تكرار . گوش به گفتهاش نهادم ، پنداشت دين خود را بدو دادم ،
و در پى او فتادم ، و راه خود را به يكسو نهادم . پس آهنى براى او گداختم ، و به تنش نزديك ساختم ، چنان فرياد برآورد ، كه بيمار از درد . نزديك بود از داغ آن بگدازد ، و قالب تهى سازد . او را گفتم نوحه گران بر تو بگريند ،
گريستن مادر به داغ فرزند ، از آهنى مىنالى كه انسانى به بازيچه آن را گرم ساخته و مرا به آتشى مىكشانى كه خداى جبارش به خشم گداخته ؟ تو بنالى از آزار و من ننالم از سوزش خشم كردگار و شگفتتر از آن اينكه شب هنگام كسى ما را ديدار كرد ، و ظرفى سرپوشيده آورد . درونش حلوايى سرشته ، با روغن و قند آغشته چنانش ناخوش داشتم كه گويى آب دهان مار بدان
[ 260 ]
آميخته با زهر مار بر آن ريخته . گفتم : صله است يا زكات ، يا براى رضاى خداست كه گرفتن صدقه بر ما نارواست ؟ گفت : نه اين است و نه آن است بلكه ارمغان است . گفتم : مادر بر تو بگريد آمدهاى مرا از راه دين خدا بگردانى يا خرد آشفتهاى يا ديو گرفته ، يا به بيهوده سخن ميرانى ؟ به خدا ،
اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمانهاست به من دهند ، تا خدا را نافرمانى نمايم و پوست جوى را از مورچهاى به ناروا بربايم ، چنين نخواهم كرد . و دنياى شما نزد من خوارتر است از برگى در دهان ملخ كه آن را مىخايد و طعمه خود مىنمايد . على را چه كار با نعمتى كه نپايد و لذتى كه به سر آيد ؟ پناه مىبريم به خدا از خفتن عقل و زشتى لغزشها و از او يارى مىخواهيم .