جستجو

و من كلام له ع قاله عند تلاوته

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

222 و از سخنان آن حضرت است هنگامى كه آيه رِجالٌ لا تُلْهِيهِم تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ 1 را تلاوت مى‏فرمود همانا خداى سبحان ياد خود را روشنى بخش دلها كرد ، تا از آن پس كه ناشنوايند بدان ياد بشنوند ، و از آن پس كه نابينايند بينا بوند ، و از آن پس كه ستيزه جويند رام گردند ، و همواره خدا را كه بخششهاى او بى‏شمار است و نعمتهايش بسيار در پاره‏اى از روزگار پس از پاره‏اى ديگر ، و در زمانى ميان آمدن دو پيامبر ، بندگانى است كه از راه انديشه با آنان در راز است ، و از طريق خرد دمساز ، و آنان چراغ هدايت را بر افروختند به نور بيدارى كه در [ 256 ] گوشها و ديده‏ها و دلها توختند 2 . ايام خدا 3 را فراياد مردمان مى‏آرند ، و آنان را از بزرگى و جلال او مى‏ترسانند . همانند نشانه‏هايند كه در بيابانهاى بى نشان بر پايند . آن كه راه ميانه را پيش گيرد ، بستايندش و به نجات مژده دهندش ، و آنان كه راه راست يا چپ را پيش گيرد ، روش وى را زشت شمارند ، و از تباهى‏اش بر حذر دارند ، و اين چنين ، چراغ ظلمتها بوده‏اند و راهنما در شبهت‏ها . و همانا ياد خدا را مردمانى است كه آن ياد آنان را جايگزين زندگى جهان فانى است . نه بازرگانى سرگرمشان ساخته ، و نه خريد و فروخت ياد خدا را از دل آنان انداخته . روزهاى زندگانى را بدان مى‏گذرانند ، و نهى و منع خدا را در آنچه حرام فرموده به گوش بيخبران مى‏خوانند . به داد فرمان مى‏دهند ، و خود از روى داد كار مى‏كنند ، و از كار زشت باز مى‏دارند ، و خود از زشتكارى به كنارند . گويى دنيا را سپرى كرده و به آخرت درند ، و آنچه از پس دنياست ديده‏اند ، و بر نهان برزخيان آگاهند كه چه مدتى است در آن به سر مى‏برند ، و قيامت وعده‏هايش را براى آنان محقق داشته است ، و آنان براى مردم دنيا پرده از آن برداشته‏اند . گويى مى‏بينند آن را كه مردم نمى‏بينند و مى‏شنوند آن را كه مردم نمى‏شنوند . و اگر در خرد خود صورت آنان را بنگارى . و مقاماتى پسنديده را كه در آن به سر مى‏برند و مجلسهايى را كه بدان اندرند ، در نظر آرى ، كه چسان دفتر كردارهاشان را گشاده‏اند 4 و براى محاسبه نفس آماده ، و مى‏انديشند كه چه كارهاى بزرگ و كوچك را كه بدان مأمور بودند ، واگذاشتند ، يا از كارهايى بازداشته شدند ، كه كردن آن را به افراط روا داشتند ، بار سنگين گناهان خويش را بر پشت نهادند ، و در برداشتن آن به ناتوانى در افتادند ، گريه‏شان شكسته در گلو 5 ، با ناله پرسان و پاسخگو . به پروردگار خود فرياد بر مى‏دارند ، پشيمانند و به گناه اعتراف دارند ، هم در آن حال نشانه‏هاى رستگارى را ببينى 6 و چراغهاى شبان تارى 7 ، گرداگردشان فرشتگان ، آرامششان در جسم و جان درهاى آسمان به روى آنان گشاده ، كرسيهاى كرامت براى‏شان نهاده آنجا كه [ 257 ] خدا از حالشان آگاه است و از كوشششان خشنود و مقامشان نزد او محمود ، دست دعا به خدا بر مى‏دارند ، و آمرزش او را اميدوارند . درويشانى‏اند در گرو بخشش حق مانده ، اسيرانى در ساحت عظمت او خوار نشانده . درازى مدّت اندوه دلهاشان را شكسته و گريه فراوان ديده‏هاشان را خسته . هر در خواهش از خدا كه فراز است ، دستى از آنان به كوفتن آن دراز است . از كسى مى‏خواهند كه پهنه بخشش او را تنگى نيست ، و خواهندگانش را نوميدى نيست . پس حساب نفس خود را براى خود گير كه ديگران را حسابرسى است چير .