جستجو

و من كلام له ع في التظلم و التشكي من قريش

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

217 و از سخنان آن حضرت است بار خدايا از تو بر قريش يارى مى‏خواهم كه پيوند خويشاونديم را بريدند ، [ 251 ] و كار را بر من واژگون گردانيدند 1 و براى ستيز با من فراهم گرديدند در حقى كه از آن من بود نه آنان و بدان سزاوارتر بودم از ديگران ، و گفتند حق را توانى به دست آورد ، و توانند تو را از آن منع كرد . پس كنون شكيبا باش افسرده يا بمير به حسرت مرده ، و نگريستم و ديدم نه مرا يارى است ، نه مدافعى و مددكارى جز كسانم ، كه دريغ آمدم به كام مرگشان برانم . پس خار غم در ديده خليده چشم پوشيدم و گلو از استخوان غصه تاسيده 2 آب دهان را جرعه جرعه نوشيدم ، و شكيبايى ورزيدم در خوردن خشمى كه از حنظل تلختر بود و دل را از تيغ برنده دردآورتر . [ اين گفتار ضمن خطبه‏هاى پيش 3 گذشت ليكن به خاطر اختلاف روايت آن را دوباره آوردم . ]