متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 481 ]
200 سخنى از آن حضرت ( ع ) امام ( ع ) در بصره به عيادت علاء بن زياد حارثى رفت و علاء از اصحابش بود . چون فراخى خانهاش را ديد ، چنين فرمود :
سرايى به اين فراخى در دنيا به چه كارت مىآيد و حال آنكه ، در آخرت نيازت بدان بيشتر است . البته اگر بخواهى ، با همين خانه به خانه آخرت هم خواهى رسيد ،
هرگاه در آن مهمانان را طعام دهى و خويشاوندان را بنوازى و حقوقى را كه به گردن توست ادا كنى . بدينسان ، به خانه آخرت هم پرداختهاى .
علاء گفت : يا امير المؤمنين از برادرم ، عاصم بن زياد به تو شكايت مىكنم .
على ( ع ) پرسيد : او را چه مىشود ؟ علاء گفت : جامه پشمين پوشيده و از دنيا بريده است . على ( ع ) گفت : او را نزد من بياوريد . چون بياوردندش ، فرمود :
اى دشمن حقير خويش ، شيطان ناپاك خواهد كه تو را گمراه كند . آيا به زن و فرزندت ترحم نمىكنى ؟ پندارى كه خدا چيزهاى نيكو و پاكيزه را بر تو حلال كرده ولى نمىخواهد كه از آنها بهرهمند گردى ؟ تو در نزد خدا از آنچه پندارى پستتر هستى .
عاصم گفت : يا امير المؤمنين تو خود نيز جامه خشن مىپوشى و غذاى ناگوار مىخورى ؟ على ( ع ) در پاسخ او فرمود :
واى بر تو . مرا با تو چه نسبت ؟ خداوند بر پيشوايان دادگر مقرر فرموده كه خود را در معيشت با مردم تنگدست برابر دارند تا بينوايى را رنج بينوايى به هيجان نياورد و موجب هلاكتش گردد .